جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۵۰
کد خبر: ۷۲۳۷۳
|
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۵
بهشت‌نشینان از بایدها و نبایدهای اجرای طرح انتقال پایتخت می‌گویند؛

پایتخت از تهران می رود اما به کجا؟

قرار است پایتخت اسباب کشی کند، اما اینکه به کجا، هنوز مشخص نیست. این تصمیم را نمایندگان نهمین مجلس شورای اسلامی در هفته ای که گذشت گرفتند. طرحی مصوب که برای اولین بار در سال ۱۳۶۴ مصادف با دویستمین سال انتخاب تهران به عنوان پایتخت مطرح شد و پس از جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۸، یکبار دیگر به طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت اما در نیمه های راه رها شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی شهر، پس از روی کار آمدن دولت‌های نهم و دهم، یک بار دیگر بحث انتقال پایتخت مطرح و بخشی از آن نیز با انتقال 20 هزار کارمند به همراه خانواده هایشان به شهرستان ها پیگیری شد. ایده ای که از منظر بسیاری از کارشناسان شهری بیشتر جنبه فانتزی و خیالی دارد تا واقعیتی تحقق پذیر. شاید به این دلیل که هزینه این انتقال از میزان اعتبارات بودجه سالانه کشور بسیار بالاتر است و با توجه به مشکلات اقتصادی و تورمی که گریبان گیر دولت جدید و مردم است، بیشتر به شکل امری نشدنی خودنمایی می کند حتی اگر قانونی لازم الاجرا باشد.

یکی از نکات قابل توجه در خصوص تصویب کلیات طرح انتقال پایتخت در مجلس نهم که با 110 رأی موافق، 67 رأی مخالف و 10 رأی ممتنع از 214 نماینده حاضر در صحن علنی به تصویب رسید، مخالفت نمایندگان منتخب شهروندان تهرانی در مجلس و اصرار نمایندگان دیگر شهرها بر اجرایی شدن این طرح است. طرحی که به گفته مدیران شهری، نیاز به سابقه چندین دهه زندگی در پایتخت را دارد ضمن اینکه علاوه بر نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر تهران نیز مخالف اجرای طرح انتقال پایتخت از تهران هستند و تحققش را امری نشدنی و بعید می دانند. به همین بهانه نظر برخی اعضای شورای شهر تهران را درباره طرح انتقال پایتخت و بایدها و نبایدهای اجرایی شدن این طرحجویا شده ایم.


سالاری: نظر شورای شهری ها نادیده گرفته شد

در جریان رایزنی‌های نمایندگان مجلس به منظور تصویب طرح انتقال پایتخت از تهران، هم رئیس مجلس شورای اسلامی و هم نمایندگان دولت با تصویب این پیشنهادات مخالفت کردند، ولی در نهایت کلیات این طرح تصویب شد. طرحی که رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران نیز با آن مخالف است و می گوید: تصمیم نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مبنی بر تصویب کلیات انتقال پایتخت، عملا امکان پذیر نیست چرا که پایتخت کشورها در نتیجه روابط اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی شکل می گیرند.

محمد سالاری با تاکید بر نیاز مطالعه عمیق درخصوص انتقال پایتخت از تهران با انتقال پایتخت سیاسی به جایی دیگر موافق است اما بر این نکته مهم تاکید دارد که با توجه به سرمایه گذاری های صورت گرفته در طی ده های گذشته در تهران، این انتقال به دلیل نبود زیرساخت های مورد نیاز غیر ممکن جلوه می کند.

این نماینده مردم در چهارمین شورای شهر تهران می افزاید: تصمیم سازی های مرتبط با سرنوشت شهروندان تهران باید با تعامل پارلمان های شهری باشد اما متاسفانه نظر اعضای شورای شهر و مدیریت شهری درباره تصویب کلیات انتقال پایتخت اتخاذ نشده است. به همین دلیل است که از مجلس شورای اسلامی می خواهیم به عنوان بالاترین مرجع تصمیم گیری و قانون گذاری در اخذ نظرات شهروندان و متخصصان مدیریت شهری نظر اعضای شوراهای شهر تهران را که سه دوره از عمرش می گذرد و به بلوغ لازم برای کمک به تصمیم سازی های کلان شهری رسیده است را نیز اخذ و مد نظر قرار دهد.


چمران: شهر جدید پایتخت دقیقا کجاست؟

یکی از مباحثی که درباره انتقال پایتخت از تهران مطرح است، نبود امکاناتی همچون کلانشهر تهران در دیگر مناطق اطراف پایتخت کنونی است. مسئله ای که از منظر بسیاری از اعضای شورای شهر و به ویژه رئیس اسبق شورای شهر تهران حائز اهمیت است. مهدی چمران، رئیس دوره دوم و سوم شورای شهر تهران در این خصوص با تاکید بر اینکه در چندین تز دانشگاهی درباره انتقال پایتخت از تهران تحقیق کرده است، می گوید: این تصور که با انتقال پایتخت از تهران مشکلات کنونی شهر برطرف می شود، غلط است چرا که با ساخت شهر جدید، تنها مشکلات را از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل می کنیم.

وی با بیان اینکه شهر جدید مشکلات خاص خود را دارد که بر مشکلات تهران افزوده می شود، معتقد است اگر بخواهیم یک شهر دیگر مثل تهران درست کنیم، هم مشکلات تهران برطرف نمی شود و هم مشکلات جدید دامن گیر پایتخت نو می شود. پس عملا انتقال پایتخت از تهران مشکل گشا نیست. این نکته را باید بگویم اگر شهر جدید به عنوان پایتخت سیاسی بخواهد خودکفا باشد، پس جمعیتی بیش از 500 هزار نفر خواهد داشت این خود به معنای روان شدن مشکلات به سمت شهر جدید است.

این عضو کمیسیون شهرسازی چهارمین شورای شهر تهران انتقال پایتخت به عنوان یک طرح مطالعاتی بسیار خوب ارزیابی می کند اما معتقد است باید تمام جوانب این انتقال در نظر گرفته شود تا شهر جدید از ابتدا دچار مشکلات شهری و مدیریتی نشود.


دنیامالی: مخالف انتقال نیستم اما به شرط ها

بسیاری از اعضای شورای شهر بر ساماندهی وضعیت کنونی تهران بیش از انتقال آن تاکید دارند. رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر نیز یکی از این اعضاست. احمد دنیامالی رسیدگی به برخی مشکلات کنونی پایتخت همچون توسعه خطوط حمل و نقل ریلی درون شهری را امری ضروری می داند و معتقد است رسیدگی به مشکلات پایتخت و رفع بسیاری از معضلات کنونی شهر، بیش از انتقال پایتخت مهم است. چراکه حضور دولت در تهران شرایط خاصی را هم برای تهرانی ها و هم مردمی که به دلایل گوناگون همچون رسیدگی به پرونده های اداری به تهران می آیند به وجود آورده است. سفرهایی که سبب تولید انواع آلاینده ها و انتقال آنها به محیط زیست همچون افزایش آلودگی های هوا و زمینه ساز تحمیل بسیاری از معضلات ناخواسته به تهران و ساکنانش می شوند. پس پیش از طرح مسئله انتقال پایتخت نیاز به مدیریت دقیق شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری ضروری است.

رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر اجرای طرح انتقال پایتخت از تهران را بحثی جامع می می داند که نیازمند مطالعه عمیق و همه جانبه است. چرا که به اعتقاد وی، دولت قادر نیست کل پایتخت را به جای جدیدی منتقل کند مگر آنکه این مکان جدید از هر نظر به ویژه زیرساخت های شهری تجهیز باشد. ضمن اینکه تجربه سایر کشورها نیز ثابت کرده اجرای طرح انتقال پایتخت سیاسی و اداری به جای جدید نیاز به مطالعه دقیق دارد تا مشکلات جدیدی را دامن گیر پایتخت کنونی نکند و باری از دوش تهرانی ها بردارد نه بالعکس.


آیا تهران قابل انتقال است؟

هزینه ‌بر بودن انتقال پایتخت، یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران شهری، نمایندگان مخالف، رئیس مجلس و دولت در تصویب کلیات این طرح است اما به نظر می رسد با افزایش مشکلات کلانشهر تهران و سایه سنگین انواع بحران ها بر سر این شهر درندشت، از شدت گرفتن گاه و بی گاه معضلات آلودگی هوا گرفته تا خطر قریب الوقع زلزله و حمله میلیون ها موش به شهروندان، نمایندگان بیشتری با این طرح موافقت کردند. به طوریکه در نهایت بر اساس ماده 4 این طرح، شورای سامان ‌دهی پایتخت موظف شده است حداکثر ظرف دو سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، طرح جامع ساماندهی و انتخاب مکان مناسب برای انتقال پایتخت سیاسی و اداری را تهیه و برای انجام سایر اقدامات قانونی به دولت برنامه ارائه کند. از سویی دیگر بر اساس ماده 5 این طرح، دولت موظف است آیین نامه اجرایی این قانون را ظرف شش ماه از تاریخ لازم‌الاجرا شدن تهیه و به تصویب هیات وزیران برساند.

اگر شورای ساماندهی پایتخت و دولت تمامی وظایفشان را به خوبی انجام دهند باید دید آیا به راستی تهران قابل انتقال به شهری غیر از تهران هست؟ آیا شهر جدید زیرساخت های لازمه برای ارائه خدمات به مراجعه کنندگان به ساختمان های اداری را دارد و آیا می توانیم امیدوار باشیم با اجرای این طرح از ترافیک و جمعیت تهران تا حدی کاسته شود و دیگر شاهد ازدحام خودروها در بزرگراه ها و خیابان ها نباشیم یا اینکه این پایتخت جدید نیز پس از مدتی تبدیل به کلانشهری نو، ولو اینکه پایتخت نباشد، می شود و مشکلات کنونی تهران را به دوش می کشد؟


خبرهای مرتبط
نظر شما